مسعود رجوی و پارانویای قدرت

ابراهیم خدابنده

ebrahim_khodabandeh_2006@yahoo.com

توهم در آن دسته سیاستمدارانی بارز میشود که کمترین توجه را به مردم و هوادارانشان در سیاست ها و استراتژی مورد نظرشان ندارند. این ها آن دسته رهبرانی هستند که ترس را در صورت افراد تحت اوتوکراسی خود نمی بینند. در عوض آنان تمامی علام نارضایتی را به دشمن خارجی نسبت میدهند. زمانی که آنها با مخالفین داخلی خود که در مقابلشان ایستاده اند روبرو میشوند ، شگفت زده گردیده و از تجزیه و تحلیل شرایط بصورت واقعی عاجز می مانند.  

توهم آفت قدرتی است که هیچ حمایت توده ای ندارد. توهم بیماری کسانی است که قادر به ارزیابی قدرت خود نیستند و وضعیت حقیقی خود را چه در صحنه بین المللی و چه در سیاست داخلی درک نمیکنند. این عدم توانایی به این معنی است که همیشه شکاف عمیقی بین ذهن چنین سیاستمدارانی با زندگی واقعی وجود دارد. از یک طرف آنان نسبت به قدرت فزاینده خود متوهم هستند، و از طرف دیگر زندگی خود را با ترس از دشمنانشان میگذرانند؛ و نهایتا قربانی توهمات خودشان میشوند. توهمشان آنان را صرفا به دنیای خیالی خودساخته شان رهنمون میشود. فاجعه زمانی اتفاق می افتد که واقعیات جهان خارج شروع به نابود کردن خیالپردازی های آنان میکند.

مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، یک نمونه از یک رهبر ایده آلیست است که قدرت مطلقش بر روی پیروانش در سازمان، ایده های وی را نابود کرده و بر توهم او افزوده است. در حالیکه رجوی قدرت خود را در سازمان بلامنازع می بیند، از زندگی واقعی چه در گفتار و چه در کردار فاصله میگیرد. زندگی اجتماعی و سیاسی مردم ایران در حال حاضر کاملا با آنچه وی می بیند و میگوید متفاوت است. او کیلومتر ها از جهان امروز دور شده است.

مسعود رجوی آنقدر در خصوص نتایج مانیپولاسیون روانی و ذهنی بر روی اعضای سازمان خود مطمئن است که صف کسانی که از "انقلاب ایدئولوژیکی" او خسته شده اند و کسانی که تلاش میکنند تا از حصارهای قرارگاه اشرف در عراق فرار کنند را نمیبیند. او البته از افزایش انتقادات و مخالفت ها نسبت به سیاست ها و ایده هایش نگران نیست. طبق معیارهای به اصطلاح "انقلاب ایدئولوژیک" او، کسانی که وی را ترک میکنند و یا مخالف او میشوند خائن محسوب میگردند که دیر یا زود خود را بدست خودشان نابود خواهند کرد.

رجوی یک رهبر کاریسماتیک است که از تسلط طبیعی تمامی چنین رهبرانی بر روی هواداران خود برخوردار میباشد. او توانسته است تا ترس و پارانویای خود را به ذهن پیروانش نیز منتقل نماید بطوری که آنان نیز قادر به دیدن حقیقت در جهان خارج نیستند.

جهان در حال حاضر عمیقا نگران بروز جنگها و درگیریهای بیشتر در گوشه و کنار دنیاست، و مردم به سختی در همه جا تلاش میکنند تا از این امر جلوگیری نمایند. اما مسعود رجوی در حالی که در توهمات خود سیر میکند قویا از این موضوع نگران است که چرا جنگی صورت نمیگیرد و چرا نیروهای آمریکایی به سرعت تهاجم نظامی خود را بر علیه ایران آغاز نمیکنند.

امروز مسعود رجوی ظاهرا به دلایل امنیتی به مخفی گاه خود خزیده و حضور علنی ندارد. اما در حقیقت او در دنیای رؤیاها و توهمات و کابوس های ترسناکی که ذهن تمامی چنین رهبران توتالیتری را احاطه میکند زندگی مینماید.